یلداست بگذاریم هر چه تاریکی هست هرچه سرما و خستگی هست تا سحر از وجودمان رخت بربندد امشب بیداری را پاس داریم تا فردایی روشن راهی دراز باقیست
شب یلدا مبارک!
یلداست بگذاریم هر چه تاریکی هست هرچه سرما و خستگی هست تا سحر از وجودمان رخت بربندد امشب بیداری را پاس داریم تا فردایی روشن راهی دراز باقیست
شب یلدا مبارک!
جمعیت زیادی دور حضرت علی(ع) حلقه زده بودند. مردی وارد مسجد شد و در فرصتی مناسب پرسید:
یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟
علی(ع) در پاسخ گفت: علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.
مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد. در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همانطور که ایستاده بود بلافاصله پرسید:
- اباالحسن! سؤالی دارم، میتوانم بپرسم؟ امام در پاسخ آن مرد گفت: بپرس! مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟
علی فرمود: علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ میکند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی.
نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همانجا که ایستاده بود نشست.
در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد، و امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار!
هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش مینشست، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید:
- یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
خدایا!
اگر عظمت حقّ الناس را در نگاه تو در می یافتیم ، به یقین چنین بی مُحابا بر کشتگاه حقوق مردم نمی تاختیم. نگاه خودت را در همین جهان ، عیان کن.
خدایا!
مردم را از این "معیشت ضَنک" برهان که نتیجۀ اعراض از ذکر توست ویاد خودت را علی الدوام در دلهای ما زنده بدار.
خدایا!
سکۀ رایج حرام را از اعتباربیندازو بهره های شیطان را روز افزون مپسند.
خدایا!
ما را گرفتار فتنه های آخرالزمان و مَکرلیل ونهار مساز.
خدایا!
شیطان ونفس به هم دست داده اند تا بندگان خوب تو را زمین بزنند. بی
مُساعدت تو مقاومت ممکن نیست.
خدایا!
به یأس بگو رهایمان کند، به خستگی بگو که دست از سرمان بردارد وبه شیطان بگو که ما از آن توایم، امید نبندد.
خدایا!
ما را از برکات مظلومیت محروم مکن.
خدایا!
به دوستان نادان جبهه حقّ ، عقل و به دشمنان دانا، مروّت عنایت کن.
خدایا!
زمین خوردن بزرگانمان را نشانمان مده.
خدایا!
در این زمان که هر کس دین را با زبان نفس خودش تفسیر می کند و هر چه غیر از آن را کفر می شمرد، حقیقت دینت را و دین حقیقی ات را بر ما آشکار کن.
مجموعه مناجاتی از استاد سید مهدی شجاعی
من از این بالا همه جا رامیبینم...من از اینجا همه آدم هاو اسب هارا میبینم.چقدر آدم!!
چقدر اسب.....!من از این بالا حتی رودخانه ای میبینم چقدر آب...!! کاش کسی جرعه ای آب به
من بدهد!!!تاکنون پدرمراروی دست هایش بلندنکرده بود...،نمیدانم اکنون چرا این کار را کرده!!!من
از این بالا کسی را می بینم که تیری سه شعبه به کمان گذاشته و به سوی ما نشانه رفته است....
بابا من از بلندی میترسم...
من...............