قطره ای که بر زمین چکید...

روزی که او بر من تابید، زندگی را آموختم

قطره ای که بر زمین چکید...

روزی که او بر من تابید، زندگی را آموختم

قطره ای که بر زمین چکید...

جاده ای خواهم...
از برای قدم زدن با تو؛
تنها...
بی حضور یک نفر با قیافه ای غمگین؛
تا تو را بینم اندر خیال و قلب خودم؛
با تو گویم هرآنچه در آن هست؛
گاهکی آرام، گاهکی نالان، گاهکی از تمام عمق وجود
جامه ی دنیوی ز تن بدرم؛
وز برای تو رخت بندگی سازم؛
تا بمانی همیشه یاور من؛
هر کجا هستم، هر کجا توانم رفت، هر کجا بمن اراده کنی

طبقه بندی موضوعی

عکس زمین

چهارشنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۱، ۰۱:۱۴ ب.ظ

پدر داشت روزنامه میخواند...

پسر که حوصله اش سر رفته بود پیش پدرش رفت و گفت:

پدر بیا بازی کنیم.

پدر که بی حوصله بود یه صفحه از روزنامه اش رو که عکس نقشه دنیا روش بود

تکه تکه کرد و به پسرش داد و گفت: برو درستش کن.

پسر هم رفت و بعد از مدتی عکس را

کامل شده به پدرش داد.

پدر دید پسرش نقشه جهان رو کاملا درست جمع کرده!

از اون پرسید که درست کردن نقشه جهان رو از کجا یاد گرفتی؟

پسر گفت: من عکس اون آدم پشت صفحه رو درست کردم.

وقتی آدمها درست بشن دنیا هم درست میشه!


  • علی اکبر

نظرات  (۲)

زیبا بود!!
:-)
ممنوع الاستفاده از شکلک شدم!!
با هیچ مرورگری نمی تونم شکلک بذارم!!
به این میگن یه مجازان حسابی اینترنتی!
پاسخ:
خدا به همه آرزومندان بهترین نعماتشو عطا کنه! پس خدا این صورت خوشگل رو به آدما برا چی داده؟ همه چند وقته دنبال شکلکن!!! یاحق
  • عشق - ایمان - زندگی
  • سلام

    عالی بود
    پاسخ:
    خواهش میکنم ممنون از حضورت عزیزم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی